۱۳۹۰ مرداد ۱۳, پنجشنبه

احمد زید آبادی آزاد شد

احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و فعال ملی - مذهبی پس از دو سال بازداشت به مرخصی آمد.

به گزارش منابع خبری جرس، دکتر احمد زیدآبادی، دبیرکل ادوار تحکیم وحدت که از فردای انتخابات پرمناقشه ی 88 بازداشت شده بود، امروز بعد از ظهر به مرخصی آمد.

احمد زید آبادی در ٢۴ خردادماه ٨٨ یعنی درست یک روز پس از کودتای انتخاباتی نظامیان دستگیر شد. او در این انتخابات حامی مهدی کروبی بود. 


گفته می‌شد مهمترین اتهام او نگارش نامه سرگشاده‌ای خطاب به ایت الله  خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی بود ه است..
زید ابادی در آبان 88 به شش سال زندان ، محرومیت از هرگونه فعالیت های اجتماعی و سیاسی و نیز تبعید پنج ساله به شهرستان گناباد محکوم شد. او نخست در زندان اوین تهران در بازداشت بود ، اما در بهمن ٨٨ به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد .

دادگاه تجدید نظر نیز در دی ماه ۱۳۸۸ محکومیت او را (شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادام‌العمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی) تایید کرد.  وی تا امروز و بعد از گذراندن دو سال و دو ماه زندان،  از حق دسترسی به حقوق اولیه یک زندانی و استفاده از مرخصی محروم بود .



همسر احمد، مهدیه محمدی گرگانی و دارای سه فرزند است. وی در سال گذشته جایزه قلم طلایی آزادی مطبوعات را دریافت کرد.

سابقه روزنامه‌نگاری او از سال ۱۳۶۸ در روزنامه اطلاعات شروع می‌شود. او با روزنامه همشهری و روزنامه‌های اصلاح‌طلب پس از دوم خرداد و در سال‌های ۱۳۸۶-۱۳۸۷ با هفته نامه شهروند امروز همکاری داشت. به او لقب "شرف اهل قلم" را داده اند. همچنین، سردبیر روزنامه آزاد بود که در سال ۱۳۷۸ منتشر می‌شد. او عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران و عضو شورای سیاست‌گذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت و دبیرکل این سازمان نیز هست. او در سال ۱۳۷۹ به جرم تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و اقدام افسارگسیخته علیه نظام ۱۳ ماه در زندان به سر برد.

احمد زیدآبادی، در سال ۱۳۹۰ توسط هیاتی متشکل از ۱۲ کارشناس بین المللی مستقل رسانه ای برنده جایزه آزادی مطبوعات جهانی سازمان یونسکو ۲۰۱۱ موسوم به "گیلرمو کانو" شد.

عسگراولادی: با «اهل فتنه» آشتی ناپذیریم، آنها همه‌ی پل‌ها را خراب کردند

حبیب الله عسگراولادی با اشاره به اینکه آیت‌الله خامنه‌ای از فضای سیاسی کشور راضی نیست، گفت باید شرایطی فراهم شود تا در ایران آرامش برقرار شود. وی همچنین گفت که ما با میرحسین موسوی و مهدی کروبی و «اهل فتنه» آشتی‌ناپذیریم؛ چراکه آنان تمام پل‌های بازگشت به انقلاب را خراب کردند.

چهره بانفوذ حزب موتلفه با اشاره به وضعیت سیاسی و بحرانی جمهوری اسلامی گفت که باید تلاش کرد تا در کشور آرامش برقرار شود.

به گزارش آینده نیوز، حبیب‌الله عسگراولادی در گفتگو با هفته نامه «شما»، ارگان حزب موتلفه اسلامی، با بیان اینکه آیت‌الله خامنه‌ای و بسیاری از مراجع تقلید از وضعیت سیاسی ایران راضی نیستند و فضای ایران «دلخواه و مطلوب» نیست گفت که باید تلاش شود تا در کشور آرامش برقرار شود و انتخابات آتی مجلس که در اسفند ماه برگزار می‌شود، می‌تواند برای این «وحدت» کارساز باشد.

عسگراولادی با بیان اینکه نباید توانمندی و هنر خود را در حذف دیگران بكار گیریم گفته است که فضای كشور باید عادی شود و در این راه نیز همه باید به آقای خامنه‌ای و «ولایت» اقتدا کنند، چرا که رهبری «هوشیارانه در برابر توطئه‌های دشمن» ایستاده است.

دبیر کل سابق موتلفه البته حساب کسانی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به گفته‌ی وی «فتنه» کردند را جدا کرده و افزوده است: «البته با اهل فتنه و اهل انحراف باید آشتی‌ناپذیر بود كه آنها همه پل‌های بازگشت به انقلاب، نظام و مردم را پشت سر خود ویران كردند.»

وی با اشاره به اینکه همه می‌توانند و باید در انتخابات و آتیه کشور مداخله کنند اضافه کرده: «ما باید باور كنیم سلایق و علایق گوناگونی داریم و در كنار هم زندگی سیاسی مسالمت‌آمیزی را باید تجربه كنیم. ما باید به نظرات و عقاید هم احترام بگذاریم و این نظرات و عقاید را كه به صورت گفتمان سیاسی در انتخابات ظهور می‌كند در معرض رای مردم قرار دهیم و هر چه آراء مردم به آن تعلق گرفت به آن احترام بگذاریم.»

آقای عسگر اولادی اما شرط حضور و مداخله کردن احزاب و مردم در سرنوشت کشور را پیروی از ولایت دانسته و گفته است باید بپذیریم با «كسانی كه به اسلام، نظام و رهبری معتقدند اما ما را قبول ندارند رقابت مردانه و جوانمردانه» داشته باشیم.

وی با اشاره به شرایط پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ گفت که آن وضعیت «رقابت‌های سیاسی را از یك رقابت دوستانه به یك رقابت خصمانه و آشتی ناپذیر در آورد و این برای مردم‌سالاری دینی ما یك سم» بود.

عسگراولادی در بخش دیگری از سخنان خود به حضور و ائتلاف اصول‌گرایان در انتخابات پرداخته و در این زمینه گفته است که اصول‌گرایان باید «اتحاد و همگرایی خود را در درون خیمه اصولگرایی» حفظ كنند.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان گفتگوی خود هم به پیشرفت‌های جمهوری اسلامی اشاره کرده و اظهار داشته است: «باید خدا را شكر كنیم كه در دهه چهارم انقلاب از همه عقبه‌های خطرناك و بحران‌ها سالم عبور كردیم و الان در ساحل امن هستیم.»

۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

مراجع سکوت خود را نسبت به این همه مظالم و فجایع بشکنند

احمد صدرحاج سیدجوادی در پیام خود ضمن درخواست از مراجع تقلید به انجام وظیفه شرعی و شکستن سکوت در برابر این فجایع، مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ هاله سحابی و هدی صابر و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، را بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دانست.

به گزارش میزان، کهنسال‌ترین فعال سیاسی ایران به مناسبت درگذشت مهندس عزت الله سحابی و «شهادت» هاله سحابی و هدی صابر، پیامی صادر کرد.

احمد صدرحاج سیدجوادی در پیام خود ضمن درخواست از مراجع تقلید به انجام وظیفه شرعی و شکستن سکوت در برابر این «فجایع»، «مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو یار عزیز و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، را بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دانست.

در این پیام آمده است: درحکومتی که مدعی اسلامیت است و رییس قوهٔ قضاییه‌، وزیر اطلاعات و بسیاری از مقامات آن به شرط اجتهاد جامع‌الشرایط، پذیرای این سمت‌ها شده‌اند و حفظ عدالت و ملکه‌‌ی اخلاق، نخستین پایه‌ی ثبوت و استمرار فقاهت محسوب می‌شود، آیا وقوع چنین حوادثی مصداق بارز وهن به اسلام و مرجعیت قلمداد نمی‌شود؟

حاج سید جوادی تاکید کرده است: مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو یار عزیز و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، نه تنها بر عهدهٔ قوهٔ قضاییه و مقامات سازمان زندان‌ها که بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. از این رو، سبب‌سازان این حوادث مهیب را به هراس از خشم و عدالت ملتی فرا می‌خوانم که بیش از صد سال برای کرامت انسانی، آزادی و عدالت، رنج‌ها تحمل کرده و با خون عزیز‌ترین فرزندانش هزینه داده است.

متن این پیام به شرح زیر است:

«بسم رب الشهداء و الصدیقین»
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
   (آل عمران، آیهٔ ۱۶۹)

ملت شریف ایران؛
مراجع عظام و روحانیت محترم شیعه؛

مراجع معظم که اخیراً به درستی در برابر کشتار شیعیان بحرین زبان به اعتراض گشودند، چگونه و با چه توجیه عقلی و یا حجت شرعی در برابر فوج مصیبت‌ها و مظالمی که در طی این دوسال بر ملت ایران و به ویژه در فاجعهٔ شهادت هاله سحابی و هدی صابر از ناحیهٔ حکومت و کسانی روا شده است که ابعاد عملکرد ایشان از باب انحرافات دینی و اخلاقی و همچنین مغایرت با منافع ملی‌ و باورهای اصیل اسلامی بر کسی پوشیده نیست، سکوت پیشه ساخته‌اند؟

به جهت کهولت و بیماری‌های شدید جسمانی، مدت‌هاست قصد آن دارم تا باقی عمر را به خلوت و نیایش با معبود سپری سازم. لیکن امواج مصیبت‌ها و بلایا و فقدان مهندس عزت الله سحابی، مردی از تبار بزرگان اخلاق و سیاست و دوستی صمیمی که عمری با دغدغه‌ی ایران و اسلام زیست و در راه خدمت به ملت از پذیرش هیچ فداکاری و رنجی دریغ نکرد، اما حتی از برگزاری مجلس قرائت قرآن و فاتحه‌خوانی برای او ممانعت به عمل آمد و همچنین شهادت دختر بی‌گناه و حق‌جوی ایشان – سرکار خانم هاله سحابی که به نحوی مرموز و مظلومانه در مراسم نشییع پدر، جان باخت و سرآخر، شهادت اندیشمند قرآن‌پژوه، آرمان‌خواه نیک‌اندیش، مجاهد راه آزادی و انسان وارسته – شهید هدی صابر – اختیار از کفم گرفت و نگذاشت تا وفای به عهد سکوت نگه دارم.

مراجع، روحانیون و فضلا و علمای حوزه‌های فقهی سراسر جهان تشیع، سکوت و انفعال خود را در قبال چنین فجایعی چگونه می‌توانند با کلام صریح امیرمومنان (ع) مطابقت دهند که حتی سرقت خلخال از پای زنی یهودی را بر نمی‌تابید و وقوع این حادثه را مایهٔ شرم و مرگ‌ مسلمانان می‌دانست (نهج‌البلاغه- خطبهٔ ۲۷)؟ نه از باب آنکه قربانی، زنی یهودی بوده است، بلکه از آن جهت که پایین‌ترین وجه امنیت که بعد اقتصادی است در جامعه متزلزل شده است و حال آنکه اینک، کرامت انسانی و جان و حیثیت افراد اعم از مسلمان و غیر آن به سادگی به بازی گرفته می‌شود.

 جا دارد که مراجع عظام و روحانیت پا به میدان نهند و در اقدامی یکپارچه، خواستار رعایت حقوق انسانی، تامین خواسته‌های تاریخی و جان مردم سرزمین خود و آزادی افرادی شوند که این رو‌ها به جرم نیک‌اندیشی، دلسوزی برای وطن و اعتراض به دولتی خودکامه و قانون‌گریز محبوس‌اند و ظاهراً نه تنها مقامات قضایی و امور زندان‌ها دغدغه‌ای برای محافظت از جان ایشان را ندارند که دست‌هایی پنهان و مرموز در صدد حذف فیزیکی و از میان بردن آنان هستند، در غیر این صورت، از بابت سکوت خود، هیچ پاسخی در برابر خدا و ملت نخواهند داشت و تاوانی سخت بر عهدهٔ روحانیتی خواهد بود که هرزمان در طول تاریخ این سرزمین، فریاد مظلومیتی کشیده است، مردم به ندایش پاسخ داده‌اند.

درحکومتی که مدعی اسلامیت است و رییس قوهٔ قضاییه‌، وزیر اطلاعات و بسیاری از مقامات آن به شرط اجتهاد جامع‌الشرایط، پذیرای این سمت‌ها شده‌اند و حفظ عدالت و ملکه‌‌ی اخلاق، نخستین پایه‌ی ثبوت و استمرار فقاهت محسوب می‌شود، آیا وقوع چنین حوادثی مصداق بارز وهن به اسلام و مرجعیت قلمداد نمی‌شود؟

مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو یار عزیز و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، نه تنها بر عهدهٔ قوهٔ قضاییه و مقامات سازمان زندان‌ها که بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. از این رو، سبب‌سازان این حوادث مهیب را به هراس از خشم و عدالت ملتی فرا می‌خوانم که بیش از صد سال برای کرامت انسانی، آزادی و عدالت، رنج‌ها تحمل کرده و با خون عزیز‌ترین فرزندانش هزینه داده است.
این پدر پیر که بیش از هفتاد و اندی سال تجربهٔ حضور در صحنه‌های سیاست و اجتماع را اندوخته دارد و در حالی که خود را به لقای محبوب نزدیک می‌بیند، با تنی رنجور اما قلبی سرشار امیدواری، به مردم شریف و جوانان عزیز نوید می‌دهد که اگرچه رنج ومشقت‌هایی که این ‌روز‌ها بر ملت ایران و پویندگان راه آزادی و حاکمیت ملت و حکومت قانون روا می‌شود، در نوع خود کم سابقه و حتی بی‌سابقه است، لیکن حکایت از ضعف وناتوانی حاکمیتی دارد که تنها تظاهر به تسلط کامل بر امور دارد. خون هاله و هدی، واپسین حجت‌هاست بر ستمگران و تمامیت‌خواهان. خون شهید به ستاره‌های شب ماننده ‌است، راهنمای خروج از ظلمات و آیات برآمدن بامداد آزادی است. در سوگ این عزیزان، خون دل و اشک دیده نهان خواهیم داشت و اندوه بی‌کرانمان را تقیه می‌کنیم، تا اندوه‌سازان که میراث‌دار شیوهٔ حکومت فرعونیانند، به باطل، نپندارند که غم سنگین، ذره‌ای از امید و باور ما به برآمدن صبحی نزدیک کاسته است و این ستم‌ و رنج، مصداق «کرب‌العظیمی» است که به زودی و در پرتو خواستی فراگیر به شادی و لبخند بدل خواهدشد.

در خاتمه، درگذشت مهندس عزت‌الله سحابی و شهادت سرکار خانم هاله سحابی و زنده‌یاد شهید هدی صابر را به عموم ملت ایران، شورای فعالان ملی‌مذهبی، نهضت آزادی ایران، زندانیان سیاسی و عقیدتی سراسر کشور و هم‌اندیشان هم‌بند ایشان در زندان اوین و به ویژه به خانواده‌های معزز و سوگوار سحابی و صابر تسلیت عرض کرده و از خداوند منان، ضمن طلب آمرزش و آرامش برای این عزیزان و صبری عظیم‌تر از ظلم ظالمان برای ملت ایران، سزای مباشران و مسببان این حوادث تلخ را خواستارم.

احمد صدر حاج سید جوادی
۲۵ خرداد ۱۳۹۰

سالگرد ۲۵ خرداد بدون معرفی قاتلان

خانواده های جان باختگان 25 خرداد 88 در مصاحبه با "روز" اعلام کردند با گذشت دو سال از شهادت فرزندانشان، شکایات آنها همچنان بی پاسخ مانده است.آنان همچنین خبر دادند مراسم دومین سالگرد شهادت فرزندانشان را بر مزار آنها برگزار خواهند کرد.
25 خرداد 88 در جریان راهپیمایی مسالمت آمیز مردم ایران که در اعتراض به انتخابات مخدوش 22 خرداد همان سال صورت گرفته بود، تعداد زیادی براثر شلیک مستقیم گلوله از سوی نیروهای نظامی جان باختند.با گذشت دو سال هنوز آمار دقیقی از تعداد جان باختگان روز 25 خرداد وجود ندارد، و برخی خانواده ها هم به علت فشارهای امنیتی تاکنون حتی از اعلام نام فرزندان خود امتناع و برخی دیگر به دلیل همین فشارها تنها به اعلام نام آنها بسنده کرده اند.
با این وجود تعدادی از خانواده های کشته شدگان اعتراضات مردمی روز 25 خرداد با طرح شکایت، خواهان معرفی و محاکمه قاتل فرزندان و عزیزان خود شده اند، هر چند تاکنون به هیچ یک از این شکایات رسیدگی نشده و به برخی از خانواده ها هم رسما گفته شده که شکایات آنها مسکوت خواهد ماند.
 از این خانواده ها خواسته شده که با گرفتن دیه، رضایت بدهند و سکوت پیشه کنند؛ امری که تاکنون از سوی این خانواده ها رد شده است.
خانواده های میثم عبادی، احمد نعیم آبادی، داوود صدری، علی حسن پور، حسام حنیفه و سهراب اعرابی در مصاحبه با "روز" از بی نتیجه ماندن شکایت های شان برای شناسایی و معرفی قاتلان این جان باختگان اعتراضات مردمی سخن گفته اند.

فقط سر می دوانند
میثم عبادی
که به عنوان اولین جانباخته اعتراضات مردمی بعد از انتخابات مخدوش 22 خرداد شناخته می شود روز 23 خرداد و تنها یک روز بعد از برگزاری انتخابات جان باخت.
اصغر عبادی، پدر میثم عبادی می گوید بعد از دو سال هیچ نتیجه ای از شکایت خود نگرفته است.
آقای عبادی به "روز" می گوید: دیگر خسته شده ام اینقدر این طرف و ان طرف ما را سر دواندند که دیگر توان ندارم. قاضی پرونده را عوض کردند؛ آخرین حرفی که قاضی به ما گفت این بود که پرونده در اداره آگاهی است و به ما نمیدهند، خودت برو بگیر. به اداره آگاهی رفتم گفتند مگر امکان دارد قاضی بخواهد و ما نفرستیم چند مورد فتوکپی از ما خواسته بودند که فرستادیم، پرونده را هم نمی توانیم دست شما بدهیم....
او می افزاید: در اصل دست به سرمان می کنند، جواب درستی که نمیدهند اما ما از بچگی یاد گرفته ایم که خدا جای حق نشسته و نمی گذارد خون بی گناه پایمال شود. بچه من فقط 16 سال و 3 ماه داشت غیرتش قبول نکرد بی تفاوت از کنار دختری که کتک میزدند بگذرد و اعتراض کرد و گلوله را در شکم او خالی کردند. بعد یک نفر را گرفتند و گفتند قاتل پسرم است؛ او بسیجی بود اما چندی نگذشت که ازادش کردند و گفتند اشتباه گرفته اند در حالیکه خودشان می گفتند گلوله از اسلحه او شلیک شده بود. بعد هم شروع کردند به سر دواندن ما. میخواهند ما را خسته کنند که دیگر پی گیری نکنیم. اما ما میدانیم که خون هیچ بی گناهی روی زمین نمی ماند؛ دامن قاتلش را می گیرد و روزی مجازات قاتل پسرم را خواهیم دید.
از آقای عبادی می پرسم برای دومین سالگرد میثم، مراسمی برگزار کردید؟ می گوید روز بیست و سوم نه اما روز 25 خرداد به مزار میثم خواهیم رفت؛ مراسم چندانی که نداریم سر مزار میثم خواهیم بود.

گفتند بسیج با اسلحه جنگی میکشد../persian/news/newsitem/article/-a391c49a9e.html
احمد نعیم آبادی
اما روز 25 خرداد و درجریان شلیک از پایگاه بسیج در آزادی جان باخته است. پدر احمد نعیم آبادی به "روز" می گوید امسال مراسمی برای فرزندشان برگزار نخواهند کرد و در سالگرد مرگش بر مزار او در بهشت زهرا خواهند بود.
اومی گوید: می رویم سر مزار شهید و فاتحه خوانی و پخش خرما و... اما مداحی هم نداریم شب هر کسی خواست به منزلمان بیاید قدمش روی چشم ؛ در خدمت خواهیم بود اما خود مراسمی نداریم.
از پدر احمد نعیم آبادی می پرسم سرانجام شکایت شما برای معرفی قاتلان فرزندتان چه شد؟ می گوید: هیچ. آخرین جلسه ای که رفتیم در دادسرای نظامی به ما گفتند شما از بسیج شکایت کرده اید اما پسر شما 4 گلوله ساچمه ای خورده از همین کسانی که خواهر زاده موسوی را زدند، اگر بسیج بود با کلاش و اسلحه های جنگی می زد. لذا شکایت شما از بسیج رد شده. گفتم در این کشور اگر واحد امنیتی مستقر است و بر مسائل امنیتی سیطره دارد چطور می شود یک نفر مورد اصابت گلوله قرار گیرد و ندانند چه کسی زده؟ نمی شود بگویید که از خارج از کشور آمدند زدند و رفتند. شما باید جوابگو باشید بگویید چه کسانی بچه های ما را با گلوله زدند و شهید کردند.
آقای نعیم آبادی می افزاید: دیگر جواب خاصی به ما ندادند گفتند انحصار وراثت بیاورید دیه بدهیم گفتم من دیه نمیخواهم من قاتل فرزندم را میخواهم مگر پسر مرا ماشین زده که حرف از دیه می زنید بچه مرا کشته اند و باید قاتلش معرفی شود. بعد دیگر بلاتکلیف ماندیم گفتند سرنخ نتوانسته اند پیدا کنند و...
پیش از این مادر احمد نعیم آبادی درباره نحوه جان باختن فرزندش به "روز" گفته بود: احمد به اتفاق پسر بزرگم برای حضور در راهپیمایی رفته بودند. دقیقا یک متری هم بودند که یکباره تیراندازی شروع می شود و احمد تیر میخورد و ده دقیقه هم طول نمی کشد که در آغوش برادرش جان میدهد... احمد 4 تیر خورده بود. قلب، دست، پا و ریه و شش احمد گلوله خورده بود...

امکان شناسایی قاتل نیست
لادن مصطفایی، همسر علی حسن پور اما به "روز" می گوید که "من واقعا دوست دارم از دادگاههای داخل کشور و دادگاههای خود ایران به نتیجه برسم اما اگر جوابی ندهند و به نتیجه ای نرسم از طریق دادگاههای بین المللی اقدام خواهم کرد".
علی حسن پور
روز 25 خرداد در خیابان آزادی بر اثر اصابت گلوله به سرش کشته شد و خانواده اش 104 روز بعد از این واقعه، پیکر او را تحویل گرفتند و به خاک سپردند.
همسر آقای حسن پور پیش از این به "روز" گفته بود که سپاه قتل همسرش را مشروع دانسته و اکنون درباره آخرین پاسخی که بعد از دوسال به او و خانواده اش داده اند می گوید: دادگاه اعلام کرده که امکان شناسایی قاتل نیست. پرونده هم حالت رکود پیدا کرده. هفته پیش باز هم به دادسرای نظامی رفتم به کارشناس دادگاه نظامی گفتم که من مستنداتی که نشان میدهد همسرم را از پایگاه بسیج زده اند به شما ارائه کرده ام. گفت حاضر به گرفتن دیه نیستی ؟ گفتم به هیچ عنوان. گفت چه میخواهی؟ گفتم من قاتل را میخواهم از پایگاه بسیج با اسلجه کلاش به همسر من شلیک کرده اند کارشناس اسلحه نظر داده و ساله شما هیچ کاری نکرده اید. گفتند باید شاهد بیاوری ؛ گفتم که من هیچ وقت چنین کاری نمیکنم جوانی را که آن روز جان سالم به در برده معرفی کنم که آینده اش به خطر بیفتد؟ باز هم جوابی داده نشد اما من باز هم به دادگاه مراجعه خواهم کرد.
از خانم مصطفایی می پرسم برای سالگرد آقای حسن پور چه خواهید کرد؟ میگوید: 25 خرداد ساعت 6 تا 8 در بهشت زهرا خواهیم بود بر مزار همسرم اما هر کسی منزل بیاید قدمش روی چشم ماست مهمان علی است و برای ما عزیز است؛ ما نمیخواهیم برای کسی مشکلی پیش بیاید ولی بالاخره وظیفه من پذیرایی از مهمانان علی است و....

هیچ جوابی نمی دهند
داوود صدری
دیگر جان باخته 25 خرداد 88 است. براساس فیلمی که از صحنه تیرخوردن آقای صدری بر سایت های اینترنتی منتشر شده، او از ناحیه قلب مورد اصابت گلوله قرار گرفته است و تعدادی از مردم سعی در کمک به او دارند.
مادر او نیز به "روز" می گوید: "هیچ مراسمی نداریم خودمان روز جمعه در خانه برایش ختم قرآن داریم و سر مزار او خواهیم رفت".
خانم صدری از بی نتیجه بودن شکایت خانواده اش سخن میگوید: "رفتیم و آمدیم، باز هم می رویم و می آییم اما هیچ جوابی نمیدهند. هنوز هیچ کاری برای ما نکرده اند ما هم ناچاریم بسوزیم و بسازیم و غیر از توسل و توکل به خدا که کاری از ما ساخته نیست. به این راحتی بچه مرا کشتند و هیچ جوابی هم که نمیدند اما من ناامید نمی شوم از درگاه خدا، مگر نگفته خون بی گناه دامان قاتلش را می گیرد؟ خب من هم نشسته ام تا آن روز که ببینم چگونه خون بچه بی گناه من بر کمر قاتلش میزند.

گلوله اشتباهی خورده!
حسام حنیفه
نیز یکی دیگر از جانباختگان روز 25 خرداد 88 است. نادر حنیفه، پدر حسام تنها به گفتن این بسنده میکند که "هیچ پاسخی ندادند هی رفتیم و آمدیم آخرش هم هیچ نگفتند که قاتل پسرم کیست ما هم واگذار کردیم به خدا. فردا هم می رویم سر مزار پسرم. یکبار گفتند گلوله اتفاقی به حسام خورده ما هم هر چه گفتیم خب همین قاتلی که اتفاقی گلوله اش به حسام خورده را معرفی کنید دیگر هیچ جوابی به ما ندادند.

لباس هایش را نیز ندادند
سهراب اعرابی
دیگر جوانی است که روز 25 بهمن ناپدید شد و پس از روزها سرگردانی، پیکر بی جان او تحویل خانواده اش شد.
سهیل، برادر سهراب اعرابی به "روز" می گوید : "بعد از دو سال هنوز هیچ گونه اطلاعی درباره وضعیت سهراب به ما نداده اند حتی وسایل سهراب از جمله موبایل، لباس ها و انگشتر او را به ما برنگردانده اند، هنوز هیچ گونه توضیحی نداده اند که سهراب کجا تیر خورده کدام بیمارستان بوده و... "
او سپس خطاب به قاتل برادرش می گوید: تنها میخواهم به قاتلی که سهراب را هدف قرار داد و کسانی که باعث شدند چنین اتفاقاتی بیفتد بگویم چطور توانستید؟ چرا و به چه علتی کشتید؟ فقط دلیلش را به ما بگویید؛ سهراب به چه علتی و کجا تیر خورد؟
سهیل اعرابی می افزاید: اگر در مملکت ما قانون هست چرا باید یک جوانی به این راحتی در خیابان تیر بخورد و هیچ مسئولی هم جوابگو نباشد.
او درباره مراسم دومین سالگرد جان باختن برادرش نیز می گوید: من آلمان هستم و اینجا مراسمی خواهیم داشت اما در ایران میدانم که مادرم روز 22 تیر که روز خاکسپاری سهراب است مراسم خواهد گرفت.

قاتل معرفی نمی شود خانواده ها تحت فشارند
کیانوش آسا، رامین رمضانی، مصطفی غنیان، مسعود خسروی دوست محمد و محرم چگینی دیگر جانباختگان 25 خرداد 88 هستند.
مصطفی غنیان شب 25 خرداد در حالی در آغوش پدرش جان باخت که در حال گفتن الله اکبر بر بالای پشت بام مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.
رامین رمضانی اما سرباز وظیفه ای بود که در دوران مرخصی و در مقابل پایگاه بسیج مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. زهرا رمضانی، مادر رامین رمضانی پیش از این به "روز" گفته بود که آخرین و اولین پاسخی که به ما دادند یکی بوده. فقط گفتند نمی دانیم چه کسی زده و قاتل شناسایی نشده است.در اصل هیچ چیزی را به گردن نمی گیرند. قصد رسیدگی هم ندارند اما ما پی گیری خواهیم کرد.
نه تنها قاتل رامین رمضانی معرفی نشد بلکه پدر او در بهشت زهرا و بر مزار فرزندش بازداشت شد و اکنون با قرار وثیقه آزاد است.
محرم چگینی در مقابل پایگاه بسیج مورد اصابت گلوله قرار گرفته و جان باخته است. برادر او به "روز" گفته که "در نهایت فقط دیه می دهند و دست ما جایی بند نیست".
علی چگینی افزوده بود:" به وکیل ما گفته بودند پرونده گم شده است. بعد از آن هم هیچ جوابی به ما نداده اند و نمیدانیم اصلا پرونده چه شد. پدرم برای پی گیری رفت به او گفتند فوقش دیه می دهیم. پدرم اعتراض کرده و گفته بود که قاتل را معرفی کنید اما گفته بودند قاتلی شناسایی نشده و فوقش دیه می گیرید و چیزی دست شما را نمی گیرد".
کیانوش آسا، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود که 25 خرداد سال گذشته و در جریان اعتراضات مردمی، بر اثر اصابت گلوله باخت. قاتل او نیز هرگز معرفی نشد و در مقابل خانواده اش به شدت تحت فشار قرار گرفتند. برادرش دو بار بازداشت شد و مادر و برادر این جان باخته 25 خرداد به "روز" گفتند که لباس شخصی ها آنها را راحت نمی گذارند.
مراسم دومین سالگرد او نیز روز پنجشنبه بر مزار او برگزار خواهد شد.
مسعود خسروی دوست محمد نیز روز 25 خرداد بر اثر اصابت گلوله جان باخت و پرونده شکایت خانواده او نیز به نتیجه ای نرسیده است.مهدی کرمی، فاطمه رجب پور، سروربرومند، ناصر امیر نژاد و حسین طهماسبی از دیگر جان باختگان حوادث ۲۵ خرداد ۸۸ هستند.

۱۳۹۰ خرداد ۲۲, یکشنبه

5-اخبار لحظه به لحظه یکشنبه 22 خرداد 90+اخبار تکمیلی

با آغاز تجمعات اخبار تکمیلی ناآرامی‌های امروز در تهران و سایر شهرهای کشور توسط خبرنگاران سبز گزارش می‌شود. این اخبار به صورت لحظه‌ای به روز خواهد شد.

 ساعت ۱۸: براساس گزارش‌های شاهدان عينی، پارک‌های ساعی و ملت مملو از جمعيت معترض است که همچنان سکوت کرده‌اند. سراسر خيابان وليعصر توسط نيروهای سرکوب‌گر کنترل شده است.

   ساعت ۱۸: خبرنگار اعزامی خبرنگاران سبز از تعطیل شدن پاساژها و مغازه‌های میدان به دستور نیرو‌های انتظامی خبر می‌دهد.

 ساعت ۱۸:۱۰: خبرنگار ما گزارش می‌دهد حداقل ۵ ون نيروی انتظامی در حوالی ميدان فلسطين مملو از دستگيرشدگان است.  

ساعت ۱۸:۱۰: خبرنگار اعزامی خبرنگاران سبز گزارش می‌دهد که نيروهای انتظامی زن نيز مشغول درگيری و دستگيری بانوان شرکت کننده در اجتماع امروز هستند

 ساعت ۱۸:۲۰: ندای سبز آزادی از تجمع جمع کثير و بی‌سابقه مردم در حوالی صدا و سيما خبر داده است. دستور تعطيلی کليه مغازه‌های خيابان وليعصر صادر شده است.

 ساعت ۱۸:۲۰: خبرنگاران سبز موفق شد اطلاعات دقيقی از داخل نيروهای انتظامی مستقر در محل به دست آورد. بنابراين اطلاعات ترس در دل نيروهای انتظامی رسوخ کرده و فرماندهان اين نيروها در مکالمات ميان خود به آزادکردن بازداشت شدگان امروز تا ساعات پايانی شب اشاره کرده‌اند. خبرنگاران اعزامی خبرنگاران سبز که در خيابان وليعصر تهران حضور دارند به صحت اين اظهارات مشکوک هستند. بنابراعلام اين خبرنگاران، آزادسازی دستگير شدگان به جمعيت حاضرين و ساير شرايط از جمله احتمال شعاردادن يا ندادن آنان بستگی دارد.

 ساعت ۱۸:۳۰: بنابر گزارش‌های تائيد نشده، درگيری مردم با مامورين در حوالی ميدان آزادی تهران آغاز شده است

 ساعت ۱۸:۳۰: از مشهد خبر می‌رسد که حضور نیروهای سرکوب در میدان فلسطین، سه راه راهنمایی و احمدآباد چشمگیر است. این گزارش‌ها هنوز تائید نشده است.

ساعت ۱۸:۵۰: صفحه فيس‌بوک ۲۵بهمن از احتمال پيوستن بدنه نيروی انتظامی به جنبش سبز طی روزهای آينده و در صورت ادامه اعتراضات خبر داد.

 ساعت ۱۸:۵۰: خبرنامه ملی ايرانيان از دستگيری يک دختر جوان به اتهام داشتن تصوير ميرحسين در گوشی موبايلش خبر داد. به نوشته اين خبرنامه کاروان های موتور سوار نيروهای سرکوب و لباس شخصی در دسته های ۶۰ تا ۵۰ دستگاه موتور به بالا به طور مداوم اقدام به حرکت در خيابان ولی عصر به سمت ميدان ونک می‌کنند. هم اکنون ترافيک شديد در اين محدوده گزارش شده است.

 ساعت ۱۸:۵۰: حضور مردم در تقاطع مطهری-ولی عصر به سمت ونک، پرشمارتر از نقاط پايين تر خيايان ولی عصر تهران گزارش می شود.مردم در سکوت کامل در حال راهيپمايی هستند . به گزارش خبرنگاران کلمه، هرچه به ميدان ونک نزديک تر می شويد بر حضور مردم افزوده می شود.در لحظه تنظيم خبر حضور مردم در خيايان ولی عصر – پارک ساعی قابل توجه تر از ساير نقاط اين خيايان بوده است. گزارش های تاييد نشده از درگيری پراکنده مردم با نيروهای گارد در ميدان ولی عصر خبر می دهد.

 ساعت ۱۹:۰۰: بازتاب‌های وقايع امروز بين‌المللی شد. خبرگزاری فرانسه از حضور هزاران نيروی سرکوب برای جلوگيری از اعتراض معترضان و امنیتی شدن فضای شهر خبر داد. اين خبر در ساير رسانه‌های بين‌المللی نيز بازتاب يافت

لینک خبر