عباس سلیمینمین، فعال اصولگرا و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران می گوید "محمود احمدینژاد چندی است که یاران راستین خود را از دست داده و اکنون در محاصره اغیار یارنما است. "
به گزارش خبرآنلاین، این فعال اصولگرا با انتقاد از طرح مفهوم "بیداری انسانی" به جای "بیداری اسلامی" به عنوان علت تحولات اخیر خاورمیانه که در کنفرانس خبری اخیر رئیس دولت مطرح شد، به این نکته اشاره می کند که برخی از افراد نزدیک به احمدی نژاد، با هدف کسب مقام ریاست جمهوری در انتخابات ریاست جمهوری آتی، دولت وی را به ورطه اقدامات متناقض افکنده اند؛ یعنی از یکسو پادشاه اردن را به ایران دعوت می کنند و از سوی دیگر، او را "سفیانی" می خوانند.
حضور نمایندگان دولت در زمان بحران های مصر و اردن، نشانه تایید آن حکومتها بود
سلیمی نمین در این زمینه تاکید دارد "وجود تمایلاتی در درون دولت برای بقا در قدرت، عملکردها و مواضعی کاملاً متناقض را موجب شده است. مثلاً تمایلات دینی آشکار مردم در تجمعات مصر، یمن، اردن، عربستان، بحرین و سایر کشورهای اسلامی نادیده گرفته شده و در مقام تبیین انگیزه خیزشهای کشورهای اسلامی، از تعبیر نارسای بیداری انسانی استفاده می شود. حتی اگر این حرکت را ناشی از بیداری انسانی بدانیم، علی القاعده حضور مشایی در اردن برای دعوت از ملک عبدالله، و یا سفر بقایی به مصر، در آستانه وقوع تحولات اخیر در این دو کشور، در تناقض با مقوله بیداری انسانی در کشورهای خاورمیانه است و از آن مهمتر اصرار بر دعوت از شاه اردن به تهران در ایام اخیر می باشد. بنابراین وقتی ما همزمان با این بیداری ها به مصر و اردن می رویم، علی القاعده مهر تاییدی بر افرادی نظیر مبارک و ملک عبدالله زده ایم و شناخت مردم را نسبت به این افراد مخدوش کرده ایم."
برای ماندن در قدرت است
وی در زمینه انگیزه "تداوم قدرت" جهت طرح مباحثی چون "بیداری انسانی" و "مکتب ایرانی"، گفت "مشایی صرفاً با هدف باقی ماندن در قدرت حرفهایی می زند که خوشایند قشرهای مختلف باشد. لوح فشرده مربوط به ظهور امام زمان نیز، کار بسیار عوام فریبانه ای بود که متاسفانه برخورد لازم هم با آن صورت نگرفت. شخصیت های فرهنگی-سیاسی و مراجع مختلف باید با این عوام فریبی ها برخورد لازم را انجام می دادند."
سلیمی نمین پیرامون اینکه دولتی ها می خواهند کاندیدای خود در انتخابات آینده را به عنوان "اپوزیسیون نظام" وارد انتخابات کنند گفت "مشایی و اطرافیانش که در این سطح نیستند . یعنی اصلاً وزنی ندارند که تا به این حد متوهم شده باشند. اگر کسانی نیز با ایشان همراهی می کنند عمدتاً ناشی از جاذبه متاع دنیوی است. انسانهای متملق کمتر می توانند افراد معتقد و اصیل را به گرد خود جمع کنند و تهدیدی را شکل دهند.
در برابر سخن رهبری، این می شود دو تحلیل
این فعال اصولگرا ادامه می دهد "وقتی رهبری تحولات منطقه را ناشی از بیداری اسلامی دانسته، طبیعتاً تاکید بر بیداری انسانی به عنوان علت این تحولات، این نکته را به افکار عمومی القاء می کند که در این جا دو تحلیل متفاوت نسبت به حوادث اخیر خاورمیانه وجود دارد و این سخن رئیس جمهور می تواند ناشی از بی توجهی و یا شاید هم ناشی از نوعی توجه ویژه به خط دهی های مشایی باشد. بیداری انسانی در این جا اصلاً معنا ندارد."
وی تاکید دارد که ا"ین مسائل همه ناشی از توجه ویژه به القائات مشایی است، که ظاهراً هدف از این تلاشها نیز جذب قشرهای مختلف است. اما هیچ قشری را هم نمی توانند از این طریق جذب کنند. احمدی نژاد نیز هر آنچه که الان دارد، ناشی از همراهی با اصول انقلاب است. اگر کمترین تغییری در عملکرد ایشان از این حیث ایجاد شود، دیگر هیچ پایگاهی در میان توده های مردم نخواهند داشت ."
سلیمی اظهار عقیده کرد "احمدی نژاد گر چه مدیر اجرایی نیرومندی است اما در مبانی نظری و فکری قطعاً چندان توانمند نیست. البته مشایی هم این گونه است. من حرفهایی نظیر مکتب ایرانی را ناشی از تولیدات ذهنی مشایی نمی دانم. او قطعاً این حرفها را از اتاق های فکری خاصی دریافت می کند. مشایی ایده هایی را که قبلاً تولید شده اند، دریافت و بیان می کند. به نظر من این حرفها از آن خود او نیست. "
این فعال اصولگرا در پاسخ به اینکه "بحث های مربوط به امام زمان، مکتب ایرانی، کوروش، منشور نوروز و بیداری انسانی، کمابیش اصولگرایان را از حمایتی که در دو انتخابات قبلی از احمدی نژاد کردند را پشیمان کرده"، ادعا کرد:
"احمدی نژاد در دو انتخابات قبلی بهترین گزینه بود اما در اینکه ما به وظایف خودمان برای حفظ این گزینه عمل کردیم یا نه، جای بحث دارد. شما به هر کسی که رای بدهید، باید از او مراقبت هم بکنید. که البته اصولگرایان آن گونه که لازم بود، این وظیفه را انجام ندادند."
وی در خاتمه گفت "آنچه مسلم است این است که دولت احمدی نژاد در دور دوم ریاست جمهوری وی، دچار تغییراتی شده است. یعنی وی بسیاری از نیروهای صادق را از اطراف خودش راند. مانند لنکرانی، الهام، صفار هرندی، محسنی اژه ای، فتاح، سلیمانی و خیلی های دیگر. این افراد الان کنار رفته اند ."
به گزارش خبرآنلاین، این فعال اصولگرا با انتقاد از طرح مفهوم "بیداری انسانی" به جای "بیداری اسلامی" به عنوان علت تحولات اخیر خاورمیانه که در کنفرانس خبری اخیر رئیس دولت مطرح شد، به این نکته اشاره می کند که برخی از افراد نزدیک به احمدی نژاد، با هدف کسب مقام ریاست جمهوری در انتخابات ریاست جمهوری آتی، دولت وی را به ورطه اقدامات متناقض افکنده اند؛ یعنی از یکسو پادشاه اردن را به ایران دعوت می کنند و از سوی دیگر، او را "سفیانی" می خوانند.
حضور نمایندگان دولت در زمان بحران های مصر و اردن، نشانه تایید آن حکومتها بود
سلیمی نمین در این زمینه تاکید دارد "وجود تمایلاتی در درون دولت برای بقا در قدرت، عملکردها و مواضعی کاملاً متناقض را موجب شده است. مثلاً تمایلات دینی آشکار مردم در تجمعات مصر، یمن، اردن، عربستان، بحرین و سایر کشورهای اسلامی نادیده گرفته شده و در مقام تبیین انگیزه خیزشهای کشورهای اسلامی، از تعبیر نارسای بیداری انسانی استفاده می شود. حتی اگر این حرکت را ناشی از بیداری انسانی بدانیم، علی القاعده حضور مشایی در اردن برای دعوت از ملک عبدالله، و یا سفر بقایی به مصر، در آستانه وقوع تحولات اخیر در این دو کشور، در تناقض با مقوله بیداری انسانی در کشورهای خاورمیانه است و از آن مهمتر اصرار بر دعوت از شاه اردن به تهران در ایام اخیر می باشد. بنابراین وقتی ما همزمان با این بیداری ها به مصر و اردن می رویم، علی القاعده مهر تاییدی بر افرادی نظیر مبارک و ملک عبدالله زده ایم و شناخت مردم را نسبت به این افراد مخدوش کرده ایم."
برای ماندن در قدرت است
وی در زمینه انگیزه "تداوم قدرت" جهت طرح مباحثی چون "بیداری انسانی" و "مکتب ایرانی"، گفت "مشایی صرفاً با هدف باقی ماندن در قدرت حرفهایی می زند که خوشایند قشرهای مختلف باشد. لوح فشرده مربوط به ظهور امام زمان نیز، کار بسیار عوام فریبانه ای بود که متاسفانه برخورد لازم هم با آن صورت نگرفت. شخصیت های فرهنگی-سیاسی و مراجع مختلف باید با این عوام فریبی ها برخورد لازم را انجام می دادند."
سلیمی نمین پیرامون اینکه دولتی ها می خواهند کاندیدای خود در انتخابات آینده را به عنوان "اپوزیسیون نظام" وارد انتخابات کنند گفت "مشایی و اطرافیانش که در این سطح نیستند . یعنی اصلاً وزنی ندارند که تا به این حد متوهم شده باشند. اگر کسانی نیز با ایشان همراهی می کنند عمدتاً ناشی از جاذبه متاع دنیوی است. انسانهای متملق کمتر می توانند افراد معتقد و اصیل را به گرد خود جمع کنند و تهدیدی را شکل دهند.
در برابر سخن رهبری، این می شود دو تحلیل
این فعال اصولگرا ادامه می دهد "وقتی رهبری تحولات منطقه را ناشی از بیداری اسلامی دانسته، طبیعتاً تاکید بر بیداری انسانی به عنوان علت این تحولات، این نکته را به افکار عمومی القاء می کند که در این جا دو تحلیل متفاوت نسبت به حوادث اخیر خاورمیانه وجود دارد و این سخن رئیس جمهور می تواند ناشی از بی توجهی و یا شاید هم ناشی از نوعی توجه ویژه به خط دهی های مشایی باشد. بیداری انسانی در این جا اصلاً معنا ندارد."
وی تاکید دارد که ا"ین مسائل همه ناشی از توجه ویژه به القائات مشایی است، که ظاهراً هدف از این تلاشها نیز جذب قشرهای مختلف است. اما هیچ قشری را هم نمی توانند از این طریق جذب کنند. احمدی نژاد نیز هر آنچه که الان دارد، ناشی از همراهی با اصول انقلاب است. اگر کمترین تغییری در عملکرد ایشان از این حیث ایجاد شود، دیگر هیچ پایگاهی در میان توده های مردم نخواهند داشت ."
سلیمی اظهار عقیده کرد "احمدی نژاد گر چه مدیر اجرایی نیرومندی است اما در مبانی نظری و فکری قطعاً چندان توانمند نیست. البته مشایی هم این گونه است. من حرفهایی نظیر مکتب ایرانی را ناشی از تولیدات ذهنی مشایی نمی دانم. او قطعاً این حرفها را از اتاق های فکری خاصی دریافت می کند. مشایی ایده هایی را که قبلاً تولید شده اند، دریافت و بیان می کند. به نظر من این حرفها از آن خود او نیست. "
این فعال اصولگرا در پاسخ به اینکه "بحث های مربوط به امام زمان، مکتب ایرانی، کوروش، منشور نوروز و بیداری انسانی، کمابیش اصولگرایان را از حمایتی که در دو انتخابات قبلی از احمدی نژاد کردند را پشیمان کرده"، ادعا کرد:
"احمدی نژاد در دو انتخابات قبلی بهترین گزینه بود اما در اینکه ما به وظایف خودمان برای حفظ این گزینه عمل کردیم یا نه، جای بحث دارد. شما به هر کسی که رای بدهید، باید از او مراقبت هم بکنید. که البته اصولگرایان آن گونه که لازم بود، این وظیفه را انجام ندادند."
وی در خاتمه گفت "آنچه مسلم است این است که دولت احمدی نژاد در دور دوم ریاست جمهوری وی، دچار تغییراتی شده است. یعنی وی بسیاری از نیروهای صادق را از اطراف خودش راند. مانند لنکرانی، الهام، صفار هرندی، محسنی اژه ای، فتاح، سلیمانی و خیلی های دیگر. این افراد الان کنار رفته اند ."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر